پارسال با یه آقایی آشنا شده بودم که 6ماه باهم رابطه ی خیلی خوبی داشتیم تو اون 6ماه بهم مستقیم پیشنهاد ازدواج نداد ولی از حرفاش و رفتاراش میتونستم بفهمم ولی میگفت که تا 35سالگی نمیخواد ازدواج بکنه چون 25سالش بود و کار و خونه نداشت و میگفت تا وقتی اونارو نداشته باشه ازدواج نمیکنه منم یک سال ازش کوچیک تر بودم ولی بعد 6ماه سر یه کامنتی که برا یه دختر گذاشته بود دعوامون شد و فحشش دادم  رابطمون سرد شد این رابطه سرد  دوماه ادامه داشت تو این دو ماه کلی با قبل فرق کرده بود و میشد فهمید دیگه مثل قبل منو نمیخواد من چون شهر اونا دانشجو بودم درسم تموم میشد باید برمیگشتم شهر خودمون بعد اینکه اومدم شهر خودمون تقریبا یک ماه بعد دوباره سر یه کامنت دعوامون شد و بهم گفت دیگه برات مهم نباشه من با کی هستم برو پی زندگی خودت دیگه نمیخوام ببینمت دوماه قهر بودیم ولی دوباره بهم پی ام زد و گفت من به خاطر خودت اینکارو کردم نمیخواستم اذیت بشی من خیلی دوست دارم  من لیاقتت رو نداشتم گفت  هرازگاهی به هم پی ام بزنیم و از حال همدیگه باخبر بشیم منم اولش نمیخواستم ولی خب دوسش داشتم و قبول کردم چن وقت پیش بهم پی ام داد آدرس خونمونو ازم خواست گفت برات یه چیزی خریده بودم نتونستم بدم میخوام پستش بکنم منم آدرسو ندادم گفت هر وقت اومدی تبریز بگو بیارم بدم بهت الان 8ماه همدیگرو ندیدیم ولی بهم پی ام میزنه خیلی پیگیره اینه که درسمو ادامه بدم ولی من نمیدونم قصدش چی هست اگه منو نمیخواد چرا بهم پی ام میده اصلا چرا برام کادو گرفته چرا پیگیره اینه که من درسمو بخونم ،البته پی ام اینا مثل قبل هر روز چن بار نیستا مثلا هفته ای یک بار  الان گیج شدم نمیدونم چیکار کنم از طرفی هم خیلی دوسش دارم و اینکه بازم کامنتارو مییبینم که دخترا براش میزارن بحث هایی که باهم میکنن میترسم حتی بهم پیشنهاد ازدواج هم بده نتونم با این قضیه کنار بیام یا حتی بفهمم با کسی ارتباط داشته خانم دکتر میشه کمکم بکنید

روانشناس نفیسه صاحبی روانشناس نفیسه صاحبی اختلالات جنسی

نظرات

اولین نظر را شما ثبت کنید ...

ارسال نظر